محرم 93 و 9 ماهگی طاها خان
سلام پسرم طاها طاها جان اومدم برات بگم از این روزهای سرد سرد پاییزییییییییییییی.. عزیزم امسال خیلی زود هوا سرد شده.طوری که من و شما تنهایی نمیتونیم بریم بیرون چون خیلی زود صورتت یخ میشه و مجبور میشم برگردم خونه.ترجیح میدم هرجا بخوام برم با بابا مسعود بریم.اکثرا تو خونه ایم و با هم خوش میگذرونیم.وشما هم یه پا آتیش پاره ی به تمام معنا شدی... طاها خان از این سوراخ به اون سوراخ سرک میکشی.هیچ چیزی در این خونه از دست شما در امان نیست.با همه چی کار داری و دوست داری از همه چی سر دربیاری.من هم همه چی را برداشتم هیچی نزاشتم زمین یا روی میز بمونه.همه جا را بالش کردم و روفرشی.جلوی بوفه ی ظرفام صندلی گذاشتم آخه میرفتی همش دستتو میکوبیدی.م...
نویسنده :
مامان نی نی کوچولو
23:52